یک گوشه چشم

برای شما دو نفر که دوستتان دارم به اندازه همه ی دنیا ....

یک گوشه چشم

برای شما دو نفر که دوستتان دارم به اندازه همه ی دنیا ....

یک گوشه چشم

آنچه که می اندیشم ، برایش تلاش می کنم، انجام می دهم و نتیجه می گیرم یا بی نتیجه می ماند را می نگارم باشد که میراثی باشد برای آن دو نفر که دوستشان دارم به اندازه همه آفریده های پروردگار عزیز .
تقدیم به بهترینهایم ...

آخرین مطالب

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تلاش» ثبت شده است


sad, sorrowful


Triste


در این فکرغوطه ور بودم که: یک روز بدنیا می آییم ، بزرگ می شویم، تحصیل می کنیم و تلاش می کنیم و باهم می جنگیم و بیشتر و بیشتر خودمان را  درگیر می کنیم و هرگز به این فکر نمی کنیم که می میریم و با مردن همه چی تمام می شود ....

و اینجا پایان است. پایان همه حرص و جوش زدن ها، همه تلاش ها برای بدست آوردن زندگی بهتر و قدرت بیشتر. پس چرا ما اینهمه تب و تاب رسیدن داریم ... ؟!


  • SZ MT

Algorithm


Algoritmo


کافی نیست که فقط بنویسم . لازم است که ابتدا یک چارت رسم نمایم و الگوریتم برنامه ها را با دقت ترسیم کنم و براساس مرحله به مرحله پیش بروم.

البته هنوز نحوه رسم الگوریتم را در این وبلاگ نمیدانم . ولی تلاش می کنم که آن را فرا گیرم. اگر نتوانستم الگوریتم را اینجا رسم کنم حتما آنرا در WORD  یا  EXEL  رسم می کنم و آنرا به این صفحه منتقل می نمایم.

ان شاءالله

  • SZ MT

Abacus


Ábaco


زمان در حال چرتکه انداختن است، و من گاماس گاماس به اندیشه های مخفی ام توجه می کنم. با جرآت به آنها می اندیشم و مایلم که همه را یکی یکی بررسی کنم . می خواهم همه جوانب کار را در نظر بگیرم. می خواهم دور از اندیشه و افکار منفی دیگران گام بردارم. می خواهم حداکثر تلاشم را برای راه اندازی فکر انجام دهم. بنابراین اولین مرحله از انجام پروژه بزرگ ذهنی ام . پیاده نمودن آن بر روی کاغذ است و نوشتن هدف های بلند مدت و کوتاه مدتم.

ان شاءالله بتوام گام اول را دقیق و بی نقص بردارم.

به یاری الله می خوام یک ابر قدرت در این زمینه باشم.

  • SZ MT

برای شما دو نفر می نویسم ...

این روزها بشدت ناراحت و غمزده ام ...

یک دلتنگی بزرگ قفسه سینه ام را می فشرد ...

رازهایم ، دردهایم ، نگرانیهایم را نمی توانم بگویم ...

اما اینجا می توانم بنویسم . و زمانی که اینجا را به شما دو نفر تحویل دهم دیگر زمان گذشته و ناراحتیهایم شما را نگران نخواهد کرد.

از این بابت خوشحالم ...

به یاد ندارم که چیزی برای خود خواسته باشم ...

و اگر هم خواستم زیر چتر شما دو نفر بود ...

چون تمام آرزوهایم را برای شما دو نفر در کیسه کرده ام و تنها و تنها به این فکر می کنم که زمان من خیلی دیر است . اما می توانم زیبایی های زندگیم را در شما دو نفر جستجو کنم. ولی نه با گذاشتن بار مسئولیت هایم به روی دوش های شما دو نفر.

بلکه با همه تلاش خودم را در خدمت شما دو نفر گذاشته ام تا بر بال آرزوهایتان سفر حقیقی رویا را با همه وجود لمس کنید . به آنچه آرزو دارید  برسید. و زندگی خوب و سرزنده ای داشته باشید. و البته تمام این سعیم مرا نیز شادمان می کند. زیرا آنکه باعث آوردنتان به این دنیا وبود من بودم . پس باید برای رسیدن به اهدافتان همه تلاشم را بکار بندم.

به اندازه همه هستی دوستتان دارم.

شما دو نفر همه عشق و زندگی من در واقعیت و رویایم هستید. بوس عاشقانه ام نثارتان ...


           «دوستتان دارم به اندازه همه زندگی و رویایم .... »

  • SZ MT

صبح به پزشک پوست مراجعه کردم و راجع به خیلی مسائل پوست صبحت کردیم و گفتم که رژیم هم دارم و یکسری آزمایشات برایم نوشت و چند کرم پوست بهم داد ...

سپس یک پیاده روی جانانه تا اداره داشتم ...

در راه یک مذکر عوضی به دنبالم افتاد و من با خواندن آیت الکرسی او را از خودم دور ساختم ...

در راه فکر می کردم که برای رسیدن به اهدافم نیازی به تلاش آنچنانی ندارم بلکه بیش از تلاش باورهایمان ما را می سازد و من به باورهایم احترام می گذارم ...

********************

  • SZ MT