تصمیم
به دکتر چشم و گوش و حلق و بینی، مراجعه کردم، پس از معاینات و تست شنوایی سنجی، الحمدلله مشکلی نداشتم ولی دکتر برای اطمینان بیشتر یک قرص و قطره تجویز کرد. شب آنها را استفاده کردم. بعد از نیم ساعت مثل یک مرده شدم و هیچ نفهمیدم.
روز بعد که خانواده برایم تعریف کردند متوجه شدم کاملا شل و بی هیچ حواسی بودم ...
این قضیه یک تغییر بزرگ در زندگی دخترم ایجاد کرد .
او سال آخر رشته ریاضی درس می خواند .
پس از حادثه شب گذشته، بقدری نگران من شد که تصمیم گرفت خود را برای رشته پزشکی آماده کند ...
و از آنجایی که پدرش مدت ها بود مایل بود دخترم تجربی بخواند و نا امید شده بود دیگر چیزی نمی گفت ...
ولی دخترم عصر پس از مدرسه، با من موضوع را با من در جریان گذاشت ...
و بسیار از انگیزه و تصمیم او شادمان شدم و قول دادم هر طور شده کمکش کنم ولی از من خواست که چیزی به پدرش نگویم و خواست که بلافاصله کتاب زیست این چند سال را هم برایش تهیه کنم .
- ۹۶/۰۹/۳۰